آخر هفته-بیرجند

سلام مهر سای گلم

الان دیگه ١١ ماهت تموم شده و امروز وارد دوازدهمین ماه زندگیت شدی عزیز دلم (دوازده ماهگیت مبارک)

دیروز بردمت مطب دکتر نظرش در مورد وزن و رشدت عالی بود و گفت اینکه یکم زود به زود مریض شدی این چند وقت بخاطر شرایط سنیه شماست چون همه چیز رو دوست داری وارد دهنت کنی میکرب وارد بدنت مبشه و اینکه این موضوع هم زمان با دندون درآوردنت شده و چون دندونای شما قصد ندارن به این راحتی ها در بیان هی اذیت میشی بعد مریض میشی بعد ضعیف میشی و به سختی وزن میگیری. خدا رو شکر میکنم که مشکل خاصی نداری. دخترم سلامتی واقعا مهم ترین نعمت خداست اینو من از وقتی خدا شما رو به ما داد با تمام وجود حس کردم چون کوچکترین کسالتت واسه ما بزرگترین عذابه و همیشه از خدا سلامتیت رو می خوایم.انشالله خدا همه کوچولو هایی که مریضی سخت دارن شفا بده و به مادراشون نیرو و صبر بده .انشالله.

عصر پنج شنبه رفتیم باغ دایی جان با عزیز و بابا بزرگ اینا اونجا کلی شیطونی کردی. و هوای خنک و سالم استنشاق کردی.والبته میوه های تازه.............

بازم عکس ها تو ادامه مطلب

عکس از دست زدن (دست دسی ) مهرسا جان تو خونه باغ:

اینجا یکم پاتو گذاشتم تو آب که اینجوری پاهات رو جمع کردی

قربونت برم عزیزم دختر یکی یدونه بابا که دلش نمیاد و نمیذاره گوشت رو سوراخ کنیم .آخه درد داره.

گوشواره های گیلاسی که دیگه درد نداره

دوست دارم ، دوست داریم.