مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

مهرسا

مهرسا جونم راه رفتی

1391/6/6 0:47
نویسنده : مامان مهرسا
1,423 بازدید
اشتراک گذاری

مبارکه عزیزم،الهی قربونت برم که قدم های اولت رو برداشتی و خیلی زیبا و خرامان و همچنین خیلی حرفه ای جای همه دوستان و بستگان خالیییییییییییییی

روز شنبه 4 شهریور 91 حول و حوش ساعت 2 بعدازظهر به عشق بابایی و برای بازیی با توپت که دستت بابایی بود و داشتین با هم بازی میکردین شما واستادی و خواستی بیای طرف بابایی که دوقدم برداشتی و ما هم که تو اون لحظه انتظار نداشتیم اولش میخکوب...و بعد ذوق زده و هیجان از خودمون برات نشون میدادیم امروزم راه رفتی به همون کوتاهی و خوشگلی اولی....

خب نتونستم عکس بگیرم اما یه سری گزارش به همراه عکس برات آماده کردم:

اول یه عکس از مرواریدای خوشگل کوچولوت

این روزا به آهنگای موبایل خیلی علاقه نشون میدی و وقتی به آخرای آهنگ میرسه لبت رو میاری جلو و با نگرانی و گاهی اخم به نشانه جدیت میگی نای نای، نای نای(یعنی آهنگ تموم شد برام دوباره play کنین)

این عکس هم از لابه لای عکسای قدیمی دراومد

یه ظهر گرم تابستونی و بازم سوپراز بابا برای دخترش( خیلی دوست داشتی و نمیخواستی از آب بیای بیرون، دست بابایی درد نکنه)

این هم مهرسا دختر اسکوتر سوار!!!!!!!!!وقتی مامان و بابا از سر کار اومدن و مهرسایی با پرستارش اومد دم در خونه به استقبال (تو این لحظه ها همش ذوق میکنی و دستات رو دراز میکنی که زود تر بغلت کنیم و هر کلمه و صوتی که به ذهنت برسه بیاد می گی و هیجانت رو اینجوری و با صدای نفس نفس نشون میدی) بابایی اون روز هم کلی برات وقت گذاشتن ....و کلی بازی و خنده های بلند مهرسا جونی....

این هم از بین عکسای قدیمی در اومد واکسن 12 ماهگیت که زیاد اذیتت نکرد و حتی زیاد گریه هم نکردی

چند روز پیش،عصر بود (بعد از اداره) میخواستم بخوابونمت یاد گرفتی بگی می می اولش دو سه بار برات گفتم، دیدم داری تمرین میکنی: می نی ، نی می،م ن ،و آخرش شد می می بر وزن  baby.خوشحال بودییه کم شیر میخوردی بعد هی می گفتی می می و به من نگا میکردی یعنی مامان من یادگرفتم دوباره منم میگفتم آره آفرین می می حالا بخواب مامان ، نمیدونستم بد وقتی رو برای آموزش انتخاب کردم... خلاصه الان درست و راحت میگی میمی...

الهی من فدات شم.الان که برات مینویسم تو خواب نازی

خوابای خوب ببینی، بووووووووووووس

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (9)

سپیده
6 شهریور 91 9:30
مبارک


میسی خاله
reyhaneh
6 شهریور 91 12:20
salam mehrsa joonam, nemiduni vaghti ke fahmidam rah rafti cheghad zogh kardam, mobaraket bashe golam.


مرسی عزیزم،شما همیشه به مهرسا لطف داشتین.
fahime
9 شهریور 91 8:55
سلام عزیزم زیارتتون قبول کاش شماره موبایلمو میدادم و میدیدیم
fahime
9 شهریور 91 12:31
سلام عزیزم زیارتتون قبول کاش شماره موبایلمو میدادم و میدیدیم مبارکه


قبول حق، انشالله سفر های بعدی،
مادر آیاتای
16 شهریور 91 15:38
وااای خانوم خوشگله.از چهره ت مشخصه که داری لذت می بری. امیدوارم لبخند همیشه بهترین ارایش صورتت باشه. راه رفتنت هم برای خودت هم پدر و مادر مبارک باشه.


بوس واسه آیاتای و مادری،ممنون عزیزم
المیرا
18 شهریور 91 8:42
سلام مهرسا جونم اینایی که مامانی گفته من خودم پیشت بودم ودیدم خیلی ناز میگی نای نای رو عاشقتم خیلی دوست دارم با این که یه روز بیشتر پیشت نبودم ولی انقدر دلم برات تنگ شده گلم ...


خاله المیرا خیلی زود رفتین،ما هم دلمون واستون تنگ شده،بوس بوس
مامان محمد صدرا
18 شهریور 91 10:42
سلام مامان مهرسا خوشگله.خوبید؟ ما 4 شنبه بیرجند میایم دوست دارم زیارتتون کنم شماره موبایلمو خصوصی میذارم.شما هم گه تمایل داشتید اس بدید.ممنونم
خاله منصوره
19 شهریور 91 18:30
سلام عزیز خالهالآن من و آبجی زهرا عکساتو دیدیم و یاد شیرین کاریات تو مشهد افتادیم....دوتاییمون دلمون خیلی خیلی برات تنگ شده و هنوز امیدواریم تا آخر تعطیلات دو باره ببینیمت راستی قدم برداشتنت رو بهت تبریک میگیم و امیدواریم با همین قدم های کوچولوت پله های سعادت و موفقیت را طی کنی


مرسی خاله جون ، ما هم دلمون تنگ شده ،بازم ممنون
باران قلنبه
21 شهریور 91 23:58
سلام عزیزم خوشحال می شم به وب دخمل منم بیاین دخملم باران مظفری توی مسابقه جشنواره رمضان 91 آتلیه سها شرکت کرده اگه می شه به سایت آتلیه سها بروید و در قسمت جشنواره رمضان به دخترم رای 5 بدهید.این جشنواره تا اول مهر مهلت داره. آدرس سایت آتلیه سها: Soha.torgheh.ir/festival یا به لینکش مستقیم تو وبم مراجعه کنید.درضمن میتوان به چند کودک هم رای داد منتظرم یادتون نره هاااااااااااااااااا یه دقیقه بیشتر طول نمی کشه مرسی از لطفتون
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرسا می باشد