مهرسامهرسا، تا این لحظه: 12 سال و 9 ماه و 27 روز سن داره

مهرسا

21 ماهگی مهرسا جان

1392/2/6 21:17
نویسنده : مامان مهرسا
2,496 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به دختر گلم

این روزا خیلی شیرین زبون شدی و کمی هم شیطون و من الان دیگه واقعا معنی از دیوار راست بالا رفتن رو درک کردم، یه لحظه ازت غافل شم یا یه چیزی رو فرش ریختی یا یه چیزی رو شکستی قدت هم که ماشالله بلند شده دیگه دستت به وسایلی که لبه اپن باشن میرسه و اونجا هم امن نیست.

الان داری cd انگلیسی رو نگا می کنی. و به زبون خودت تکرار میکنی.با خودت میگی هاپو...داگ- پیشی کت -.....جالبه که اینقدر دوسش داری و اصلا هیچ cdدیگه ای رو نگا نمیکنی !!!!

از زبون هم که دیگه کم نمیاری و دائم در حال صحبت کردنی ماشالله....مثلا میگی مامان hello بزار میگم باشه بلا فاصله میگی نی نی ها ببینم ....میگم چشم- بلافاصله میگی نی نی ها بازی بکنن ....میگم باشه - توپ بازی بکنن....خلاصه تا من cd رو روشن کنم 20 تا جمله میگی پشت سر هم ...فدای زبون قند و عسلت بشم آخه هنوز خیلی کوچولوئی.....

خواسته هات رو کاملا دستوری بیان میکنی:پاشین حیاط بریم...غذا بخوریم گشنمه....مامان اندازست بخرین (تو لباس فروشی وقتی خودت یه لباسی انتخاب میکنی). این رو هم بگم که عادت داری به خودت خیلی احترام  میزاری و همیشه خودت رو به اسم خطاب میکنی میگی آدامس بدین مهرسا( و نمیگی آدامس به من بدین)

کتاب هات رو میاری خودت از خودت سوال میکنی و خودت هم جواب میدی ....میگی ای شیه(این  چیه؟) بعد خودت میگی هاپو یا کتاب میوه ها...پتودال(پرتغال)

عاشق دمپایی بزرگترایی یه جفت رو می پوشی همون لحظه پشیمون میشی یکی دیگه رو میخوای به زبون خودت ، یکی دیگه میشه: ای کی ده - میگم مهرسا این که برات بزرگه : میگی بوپوشه (یعنی مهرسا بپوشه)

اصولا تو ماشین می می خوردن رو دوست داری مثلا وقتی بهت میگم بریم تو ماشین سریع از زبون من میگی: می می بدم...خیلی وقتا جمله های من رو به میل خودت کامل میکنی امروز بعد از این که شستمت تو بغلم بودی گفتم :بریم تو اتاق... پوشکت کنم... شلوارتو بپوشونم.....بلافاصله گفتی می می بدم ...تعجبتعجبتعجببه نظر شما چند تا شکلک بزارم درسته؟متفکر

هر چیزی دوست نداشته باشی بخوری میگی مد مزست(بد مزست!!!!!!!!!!!!)

یه کار خوبی که یاد گرفتی اینه که آشغالهای کوچولو مثل خرده کاغذ یا ... رو بر میداری می بری به طرف سطل آشغال اتاق..بهش هم میگی آغالی(آشغالی).این کارو خیلی دوست داری چون ما تشویقت میکنیم بدو  میری سمت سطل آشغال تشویق

وقتی تو خونه می خوای بازی کنی اسباب بازی هات رو با دوستت مثلا تقسیم میکنی یکیش رو بر میداری میگی ای نی نیه (این مال نی نی) ای مهشا ا (این مال مهرسا ا)

شعر هایی هم که میخونی:یکی اتل متل توتوله (که به زبون خودت میگی اتل اتل توتوله...)

شعر یه دختر دارم شاه نداره رو با بابایی می خونی ،یه توپ دارم  رو هم بلدی

راستی این روزا معنی دوست داشتن رو بهتر می فهمی و این عبارت رو بیشتر بکار می بری اینو دوست دارم اونو دوست ندارم . وقتی مثلا بابایی دعوات میکنن و از دستت ناراحتن میای پیش من و میگی بابایی دوست.....و اینجوری اظهار ندامت میکنی و میخوای که بابایی دوست داشته باشن و بهت بخندن الان دیگه سریع متوجه میشی کار بد چیه و دوست نداری از دستت ناراحت بشیم دختر گلم خیلی فهمیده ایتشویقتشویققلب ما همیشه دوست داریم عزیزم

این ها هم کلمات من درآوردی مهرسا جان

نموف شده= تموم شده

نی نک = مسواک     ندون= خمیردندون

ایمیس= سیب زمینی

دوکیک تر= کوچیکتر (تو شعر یه دختر دارم شا  ه نداره... اونجایی که می گی:واسه پسر کوچیک ترش..)

موها بسته کنم= موهای مامان رو ببندم

خب بریم سراغ عکسا : اولین عکس مربوط به یه روز آرومه که واسه دخترم غذای چش چش دو ابرویی درست کردم

واین هم یه نمونه از شیطونی های خنم کوچولو....اول هفته که بابایی نبودن ما رفتیم دوتایی بیرون بماند که چقد بیرون آتیش سوزوندی و پشت فرمون ازم میمی میخواستی وارد خونه شدیم تا در رو ببندم بسته پفیلا رو رو زمین خالی کردی......... 

گفتم خودت جارو کنی که حداقل سرگرم شی وخرابکاری دیگه ای نکنی

وسط جارو زدن رفتی سراغ تی وی

این عکس مربوط به عید خونه عزیز( تبلیغات سونی)

مثلا دد

روز یکشنبه رفتیم پارک

وقتی همه موظف هستن بیان تو خونه اسباب بازی و با مهرسا هم بازی بشن حتی بابایی!!!!!!!!!!

تو این عکس یه لحظه یه زمزمه از شما شنیدم که داشتی میگفتی چش چش ابرو.......اومدم دیدم وای چه خبره!!!!!!!!!!!!!

وقتی از سر کار برگشتم موقع ظهر (نمیدونستم قنوت هم بلدی اولین بار انجام دادی و من دوباره ازت خواستم قنوت بخونی تا ازت عکس بگیرم)

ازت خواستم عروسکت رو بخوابونی ببینم بلدی...

الان مثلا نی نیت خوابیده(در واقع خفه شده)یاد آیاتای کوچولو افتادم با این کارت....

و در ادامه

بعدش بیچاره رو لختش کردی و به اصرار میخواستی نی نی x box بازی کنه...اصرار که نی نی بازی بپره!!!!!!!(از ما هم چشم .....روشنش کردیم)

ژست گرفتنت جلو دوربین

این هم یه ژست جدید

به این خرسیه خیلی علاقه پیدا کردی هر چند لحظه برش میداری  (از گردنش)و یه دوری با خودت     می دیش

دا دا....(لا لا)

نی نی واستا واستا

ورداشتی گذاشتی اینجا گفتی بشینه بشینه

اومدی رو به روش و با عشق نگاش می کردی

اوووووه خیلی طولانی شد.تلافی این چند وقته در اومدزبانزبان

دوست دارم. امیدوارم بعدا از خوندنشون خوشحال شی عزیز دلم

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (17)

سعیده
7 اردیبهشت 92 14:23
خیلی شیطون بلا شدی مهرسایی چقد بامزه با عروسکات بازی میکنی


سلام مرسی سعیده جون
المیرا
7 اردیبهشت 92 15:29
سلام مهرسای عزیزم دوست دارم ..دیگه خانمی شدیا 3 ماه دیگه ام که دوسال رو تموم میکنی بسلامتی .. خرداد منتظرتونم که بیای پیشم ..بوس بوس


سلام خاله .ان شالله
مهسا مامان نورا
7 اردیبهشت 92 16:20
ای جانممممممممممممم چقدر تو با حالی دختر ناز هزار ماشاله افلین خاله هرچی مامان ازت خواسته انجام بدی خوب بلد بودی افلین گلم .اینم جایزه شما ناز گلم


جونم جایزه!!..............
موژان
7 اردیبهشت 92 16:28
سلام! وای من عاشق دختر شمام هر چند روز یه بار چک میکنم ماجراهای جدیدشو بخونم!

این فکر کنم بار اوله که تصمیم گرفتم نظر بذارم...

چقد نانازه و شاد این مهرسا خانم! دیوونشم همیشه هم برای سلامتی خودشو مامان باباش دعا میکنم!

راستی این دفه از صورتش عکس نذاشتین ببینیم اخیرا خنده هاش چه شکلی شده!

خدا نگهش داره واستون!

بوس مامان مهرسا !!


مرسی.لطف دارین.
درسته و این هم بخاطر اینه که کلا این مدت کم عکس گرفتیم!!!!!!!!
مامان ایسا
9 اردیبهشت 92 14:42

دلم برات تنگ شده بوووووووووود
عکسات همش ناااااااازن شیرین زبونم


ممنون خاله
مانی محیا
15 اردیبهشت 92 14:10
جیگرشو بخورم من. مریم بیارش تهران تورو خدا ببینیمش
مامان ملیکا
18 اردیبهشت 92 15:36
سلام
ماشاالله به مهرسای بازیگوش خودمون
راستی شما بهشهری هستید؟
این کشتیه رو تو ساحل میانکاله دیدم


سلام.ممنون. آره تقريبا همون طرفا
منیر
23 اردیبهشت 92 12:47
21 ماهگیت مبارک خوشگل خاله
خوشحال میشم تبادل لینک داشته باشیم

ممنون. چراكه نه هرچند ما هنوز اقدامي نكرديم واسه لينك....
مامان ملیکا
24 اردیبهشت 92 12:50
سم خصوصی دارید
ما چهار نفر!!
29 اردیبهشت 92 15:13
سلام
ما چهار نفریم و تعریف عکسای دخترتون رو شنیده بودیم
امروز موفق شدیم دسته جمعی به وبلاگتون سر بزنیم
دخترتون خیلی ماهه، ایشالا که سلامت باشین
ولی خداییش خیــــــــــلی بیکارین!!

سلام.اولا ممنون كه به ما سر زدين.موفقيتتون رو هم بهتون تبريك ميگم.نظر لطفتونه.شما هم ماهيد.
بيكاري هم از خودتونه.......
راستي دوستان خودتون رو معرفي كنيد.كجا تعريف دختر ما رو شنيديد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
مهسا مامان نورا
5 خرداد 92 16:21
جیگر خاله کجاااااااااااااااااااااااااااییییییییییییییییییی کم پیداااااااااااااااااااااااااااااااااااا دلمون واست تنگیده قشنگم.


ممنون خاله همين دورو برا .....درگير زندگي........
مامان یگانه
11 خرداد 92 10:47
سلام ماشالله چه دختر نازی دارید.با اون چشمای خوشگلش.براش اسفند دود کنید حتما


مرسی....چشم
ماچهارنفر
21 خرداد 92 10:31
سلام دوباره به مهرساجون و مامان مهرسا ما تعریف وبلاگ شمارو از یکی از دوستانی که قبلا سر زده بودن شنیدیم این شد که خانوادگی اومدیم خدمتتون! سلامت باشید
مادر آیاتای
2 مرداد 92 15:29
جانم چه کارهای قشنگی میکنه. اون با عشق نگاه کردنش رو از توی عکسم میشد لمس کرد. دد رفتنشم خوب بود. خوبه مامانهای این دخترا کارمندن وگرنه هر لحظه میخواستم دد باشن..


آره واقعا.فکر کن!دخترای دردری!!!!!!!!!!!!
مامان فاطمه زهرا
9 مرداد 92 5:58
وبلاگ زیبایی دارین در ضمن دخترتونم هم سن دخترمه بیاین با هم دوست بشیم به ما سربزنید با تبادل لینک موافقید منتظرما
مهرنوش
20 مرداد 92 9:06
عااشقتم مهرسا جون.
سميه
29 آبان 92 17:03
سلام اسم دختر منم مهرسا ست وبلاگ قشنگي دارين از اول تا آخرشو خوندم. موفق باشين
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهرسا می باشد